فهرست دانشنامه دفاع مقدس

نوشته‌ها

نوشتار

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ستاره

به نجمه کوچک 7 ساله خواهرم نجمه ای ستاره مادر ای پاکی تو پاکی هر فریاد ای نجم ای ستاره کوچک دائی مجید را یادت هست؟ دائی مجید که ریش او را با دست...
ادامه »

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -زینب ما

به خواهر فریادگر طاهره کاوه که زبانش فریاد زینب بود. اما نمی‌دانند چه شبهائی سحر کردیم اما نمی‌دانند اما نمی‌دانند چه شبها خون سرخ خویشتن را با گلاب رنگ بر سنگفرش...
ادامه »

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -زندگی

برای زنده ماندن وقت بسیار است و ما تنها اگر کوشیم تا بیداد شیطان را به هم ریزیم اگر دل را برای هوس بیهوده نفشاریم کلید درب هستی را برای خویش می‌آریم اگر...
ادامه »

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -رحیل

تقدیم به برادرم مسعود مسروری سوختم، سوختم اینجا ز فراق برفرازید در این کهنه اتاق چوبه‌ای تا که بدارم بزنید برفرازید در این کهنه اتاق کز غم و درد، سینه‌ام پرشده است برفرازید...
ادامه »

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -رجعت یک ستاره

شب ندارد سر خواب دیده در رجعت پاک تو ستاره بگریست یاد تو مرحم هر زخم عمیق یاد و رؤیای تو با جان من است لیک این قلب فرورفته به مرداب...
ادامه »

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -رباعیات

تقدیم به عزیزان، شهدای فی سبیل‌الله 10/4/1359 نی‌ریز آمد به برم شمع شهادت در دست در خانه نشست و با دلم در پیوست او شعله شد و همیشه جاوید بماند...
ادامه »

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه

در آن زمان که گل خون به کوچه می‌بارید به سینه و تـن مــردان گلوله می‌بـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای...
ادامه »

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دریادلان

رهرو به حریم و کشتیبان خدا زاده طوفان و خشم موجها ما به دریای حقیقت می‌رویم زاده ابریم و رعد و شبنمیم موج و طوفان را گریز از خشم ما کوسه‌ها شرمنده...
ادامه »

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -خدا

سحر با ناله من همصدا گردید می نالید مرغ شب برای خاطر این تیره شبهایم که تنها در کنام خویشتن گهی آرام و گه مستی، پریشان حال می‌بودم ز درد و نا...
ادامه »

شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -حجله گاه

تقدیم به برادر شهیدم، مسعود مسروری که در حجله گاه جاده آبادان ـ ماهشهر، با نوعروس مرگ هماغوش شد و در خون سرخ خویش نماز عقد خواند. دشت...
ادامه »