شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده »
آنانکه در میدان مبارزه با دو بال علم و جهاد به پرواز درآمدند و با خون خود گفتههایشان را به منصه ظهور رساندند، آنانکه قیام در مقابل ظالم را عین حیات دانستند، قابل ستایش و تمجیدند. ولی با کدامین زبان میشود آنها را ستود؟ و یا کدامین کلمات قادر به تمجید از آنهاست؟ معلم شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده فرزند محمد، در تاریخ 5/6/ 1337 متولد شد و با آمدنش شادی را برای خانواده به همراه آورد. به عشق...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده »
آنانکه در میدان مبارزه با دو بال علم و جهاد به پرواز درآمدند و با خون خود گفتههایشان را به منصه ظهور رساندند، آنانکه قیام در مقابل ظالم را عین حیات دانستند، قابل ستایش و تمجیدند. ولی با کدامین زبان میشود آنها را ستود؟ و یا کدامین کلمات قادر به تمجید از آنهاست؟ معلم شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده فرزند محمد، در تاریخ 5/6/ 1337 متولد شد و با آمدنش شادی را برای خانواده به همراه آورد. به عشق...
به یاد شهید منصور مبارکی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
مبارک نام زیبایـم به جوشن بوده مـــــأوایم دلاور مرد دریایم مــــنم مــنصـــــــــور مــــنم مــنصـــــــــور براه دین ایمـانــم گرامــــی مـلک ایرانــــم برای حفظ قرآنم فــدا شـــد قــــد رعنایم مــــنم مــنصـــــــــور فراز ناو جوشن من گرفتم جاندشمن مـــــن بدمچونکوهآهنمن جهان بــشنیده آوایـــــم مــــنم مــنصـــــــــور زدم برخصم دونپیــکان عجبتـــر دشمن انســان بهآمریکا همان شیطان که شادان شد سراپایــــم مــــنم مــنصـــــــــور به گرداب و به طوفانهـــا میان بـــرق ســوزانـــــها به امواج خروشانها مقــاومــتر زدریـــایــــم مــــنم مــنصـــــــــور چو دیدم خصم بد اختر زدم بـر جـان او اخـــــگر شدمچونکوهوچونآذر چنین بد شیـــوه و رایــم مــــنم...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
مبارک نام زیبایـم به جوشن بوده مـــــأوایم دلاور مرد دریایم مــــنم مــنصـــــــــور مــــنم مــنصـــــــــور براه دین ایمـانــم گرامــــی مـلک ایرانــــم برای حفظ قرآنم فــدا شـــد قــــد رعنایم مــــنم مــنصـــــــــور فراز ناو جوشن من گرفتم جاندشمن مـــــن بدمچونکوهآهنمن جهان بــشنیده آوایـــــم مــــنم مــنصـــــــــور زدم برخصم دونپیــکان عجبتـــر دشمن انســان بهآمریکا همان شیطان که شادان شد سراپایــــم مــــنم مــنصـــــــــور به گرداب و به طوفانهـــا میان بـــرق ســوزانـــــها به امواج خروشانها مقــاومــتر زدریـــایــــم مــــنم مــنصـــــــــور چو دیدم خصم بد اختر زدم بـر جـان او اخـــــگر شدمچونکوهوچونآذر چنین بد شیـــوه و رایــم مــــنم...
به یاد شهیدان علی حداد و محسن کوهکن و حسن عباسی و هوشنگ جلالی و حسن تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
بر مزار شهدا لاله دمید شد بهاران و شقایقها دمید لاله های سرخ بر خاک شهید لاله زاران شد همه صحن چمن چاک زد سوسن دوباره پیرهن لاله های سرخ برخاک شهید باز شد چهره گل خون آلود طاقت از بلبل غمگین بربود لاله های سرخ زخاک شهید یکطرف نوگل خندان حداد از ستمکاری شیطان فریاد لاله های سرخ برخاک شهید بنگر محسن کوهکن دلشاد جنگ والفجر ترا باشد یاد لاله های سرخ برخاک شهید بوده در مکتب...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
بر مزار شهدا لاله دمید شد بهاران و شقایقها دمید لاله های سرخ بر خاک شهید لاله زاران شد همه صحن چمن چاک زد سوسن دوباره پیرهن لاله های سرخ برخاک شهید باز شد چهره گل خون آلود طاقت از بلبل غمگین بربود لاله های سرخ زخاک شهید یکطرف نوگل خندان حداد از ستمکاری شیطان فریاد لاله های سرخ برخاک شهید بنگر محسن کوهکن دلشاد جنگ والفجر ترا باشد یاد لاله های سرخ برخاک شهید بوده در مکتب...
به یاد شهیدان سید محمد مهدی افسر و علی اصغر سرافراز و محمد مبین و محسن پرهوده و حسین منوری و محمد حسین کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
برتارک شهرشهادت افــسر آمد گنج شهادت را نـکوتر گـوهر آمد بر سرفرازی سرفراز دیگرآمدنخل شهــادت را ثمرچون شکر آمد فر هنگ ما را افتخاری دیگر آمد علم وادب شد سوگوار ای با کمالان آری مدارس غــم سرا و درس نالان فضل وهنر ماتمنشیــننیکو خصالان خـونمیچکد ازسیـنههای نو نهالان بر سینه دانش پژوهان نشتر آمد دیگر دبیرستان ندارد رهنمایی کـو آن خـدایی مـرد بـاغ آشنایی کـو آن مـــعـلم متقی مرد خدایی ای نورجانای افسر دلــها کـــجایی از داغ تو برسینه ما اخگر آمد شد لشکر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
برتارک شهرشهادت افــسر آمد گنج شهادت را نـکوتر گـوهر آمد بر سرفرازی سرفراز دیگرآمدنخل شهــادت را ثمرچون شکر آمد فر هنگ ما را افتخاری دیگر آمد علم وادب شد سوگوار ای با کمالان آری مدارس غــم سرا و درس نالان فضل وهنر ماتمنشیــننیکو خصالان خـونمیچکد ازسیـنههای نو نهالان بر سینه دانش پژوهان نشتر آمد دیگر دبیرستان ندارد رهنمایی کـو آن خـدایی مـرد بـاغ آشنایی کـو آن مـــعـلم متقی مرد خدایی ای نورجانای افسر دلــها کـــجایی از داغ تو برسینه ما اخگر آمد شد لشکر...
به یاد شهید محمد قره چاهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
از شمــار راهیـان کربــــلا هدیه قــرآن قـره چاهی ما از شمـــار راهیـــان کربــلا از شقایقهای ســـرخ دلربا خلق و خویشرا نکوکرده خدا در ره ایمـان خود مردانهوار در ره ایمان خود مردانه وار بــود هــــمنام رسول کردگار در ره ایـمان خـود مــردانهوار از شمـار راهـــیــان کربــــلا او محمد بود و در دین استوار نوجوانی هر چه خواهی با صفا در ره ایـمان خـود مــردانهوار در ره ایمان خود مردانه وار تربیت از مکتب اســلام داشت نی که تنها ازمسلمان نام داشت از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
از شمــار راهیـان کربــــلا هدیه قــرآن قـره چاهی ما از شمـــار راهیـــان کربــلا از شقایقهای ســـرخ دلربا خلق و خویشرا نکوکرده خدا در ره ایمـان خود مردانهوار در ره ایمان خود مردانه وار بــود هــــمنام رسول کردگار در ره ایـمان خـود مــردانهوار از شمـار راهـــیــان کربــــلا او محمد بود و در دین استوار نوجوانی هر چه خواهی با صفا در ره ایـمان خـود مــردانهوار در ره ایمان خود مردانه وار تربیت از مکتب اســلام داشت نی که تنها ازمسلمان نام داشت از...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید سعید رضا کاوه پیشقدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سعيد رضا کاوه پيشقدم »
بسمالله الرحمن الرحیم الهی کفی بی عزاً بهسوی خدا روانهایم، نمیدانم چه بنویسم و چه بگویم تا اندکی آتش درونم را تسکین دهد. نمیدانم که چرا امروز تصمیم به نوشتن این جملات گرفتم. شاید اینان آخرین کلماتی باشد که به نام وصیتنامه من به شما میرسد. البته نه وصیت که مرا نه بضاعت علمی و نه عملی است که توان وصیت به کسی یا چیزی باشد. پس توای عزیز! اینان را بهعنوان سرگذشت انسانی غرق در مادیات زندگی بنگر و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سعيد رضا کاوه پيشقدم »
بسمالله الرحمن الرحیم الهی کفی بی عزاً بهسوی خدا روانهایم، نمیدانم چه بنویسم و چه بگویم تا اندکی آتش درونم را تسکین دهد. نمیدانم که چرا امروز تصمیم به نوشتن این جملات گرفتم. شاید اینان آخرین کلماتی باشد که به نام وصیتنامه من به شما میرسد. البته نه وصیت که مرا نه بضاعت علمی و نه عملی است که توان وصیت به کسی یا چیزی باشد. پس توای عزیز! اینان را بهعنوان سرگذشت انسانی غرق در مادیات زندگی بنگر و...
جریان کشتی به گل نشسته
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یک کشتی متعلق به کشور چین، در اوایل جنگ در دهانه اروند، در زمان شروع جنگ، مورد اصابت قرار گرفته و همانجا هم به گل مینشیند. بار این کشتی "جو" بود. عراقیها در طی جنگ در برخی اوقات به عنوان سنگر کمین از آن استفاده میکردند. آقای کاظم رضایی پس از شرح جریان شهادت شهید سرافراز میگوید:(1-REZAYEE-9) وقتی ما کنار اروند رسیدیم. دو نفر از بچههای کازرون گفتند ما می خواهیم به عقب برویم. من هرچه گفتم نمی توانید...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یک کشتی متعلق به کشور چین، در اوایل جنگ در دهانه اروند، در زمان شروع جنگ، مورد اصابت قرار گرفته و همانجا هم به گل مینشیند. بار این کشتی "جو" بود. عراقیها در طی جنگ در برخی اوقات به عنوان سنگر کمین از آن استفاده میکردند. آقای کاظم رضایی پس از شرح جریان شهادت شهید سرافراز میگوید:(1-REZAYEE-9) وقتی ما کنار اروند رسیدیم. دو نفر از بچههای کازرون گفتند ما می خواهیم به عقب برویم. من هرچه گفتم نمی توانید...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید غلامرضا نصرتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
به یاد شهیدان سید مهدی افسر و علی اصغر سرافراز و محسن پرهوده و حسین منوری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
برتارک شهرشهادت افــسر آمد گنج شهادت را نـکوتر گـوهر آمد بر سرفرازی سرفراز دیگرآمد نخل شهــادت را ثمرچون شکر آمد فر هنگ ما را افتخاری دیگر آمد علم وادب شد سوگوار ای با کمالان آری مدارس غــم سراو درس نالان فضل وهنر ماتمنشیــننیکو خصالان خـونمیچکد ازسیـنههای نو نهالان بر سینه دانش پژوهان نشتر آمد دیگر دبیرستان ندارد رهنمایی کـو آن خـدایی مـرد بـاغ آشنایی کـو آن مـــعـلم متقی مرد خدایی ای نورجانای افسر دلــها کـــجایی از داغ تو برسینه ما اخگر آمد شد لشکر المهدی عزادار سرافراز ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
برتارک شهرشهادت افــسر آمد گنج شهادت را نـکوتر گـوهر آمد بر سرفرازی سرفراز دیگرآمد نخل شهــادت را ثمرچون شکر آمد فر هنگ ما را افتخاری دیگر آمد علم وادب شد سوگوار ای با کمالان آری مدارس غــم سراو درس نالان فضل وهنر ماتمنشیــننیکو خصالان خـونمیچکد ازسیـنههای نو نهالان بر سینه دانش پژوهان نشتر آمد دیگر دبیرستان ندارد رهنمایی کـو آن خـدایی مـرد بـاغ آشنایی کـو آن مـــعـلم متقی مرد خدایی ای نورجانای افسر دلــها کـــجایی از داغ تو برسینه ما اخگر آمد شد لشکر المهدی عزادار سرافراز ...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...